تاثیر استفاده روز افزون از:
فن آوریهای پیشرفته خرده فروشی(( RFID
بر روی جامعه ونیروی کار
تبیین فعالیت های مربوط به اشتغال از منظر تغییر وتحول تکنولوژیکی وساختاری ، به نظر می رسد یک هدف آرمانی باشد . بسیاری از اقتصاددانان بزرگ تاثیر نوآوری در اشتغال را به سادگی نادیده می گیرند ، در صورتی که به نظر می رسد آن دسته هم که به این امر می پردازند به بن بست رسیده اند . این در حالی است که تعداد کمی از اقتصاددانان بدبین ( pessimists ) وبسیاری از اقتصاددانان خوشبین (optimists ) بدون هیچ آزمون تجربی وبنیادین نظریاتشان ، با یکدیگر به نزاع می پردازند . تحول در فن آوری ممکن است اجمالاً به مثابه « فرایندی که نظام های اقتصادی در طول زمان با توجه به محصولاتی که تولید می کند وفرایندهای بکاررفته در تولید آنها تغییر می کنند ، » تعریف می شود . پیامد این تغییرات ممکن است تحول در بازده یا کاربرد دانشها ومهارتهایی باشد که منجر به یک تحول اساسی در روش های مدیریت ، سازمان کار ، موادخام و رابطه بین سرمایه ، نیروی کار ودولت شود . « این مفهوم نه تنها شامل ماشین آلات ، کالاها یا مواد وتجهیزات می شود ، بلکه سازمان اقتصادی واجتماعی مربوطه ، یا به عبارت دیگر فرایندهای کنترل از طریق مدیران ، کارگران ودولت را نیز در بر می گیرد .»
همانطوری که آقای خوان سوماویا ، مدیر کل سازمان بین المللی کار ، در سال 1999 گفته بود : اگر بخواهیم شجاعانه به دو چالش اصلی هزاره بعدی - فن آوری جدید وجهانی شدن - بپردازیم ، باید بدانیم که سه پرسش اصلی در این مورد هنوز پاسخ در خوری نیافته است که این پرسش ها عبارتند از :
۱) چگونه می توان موج فن آوریهای نو را به گونه ای جهت دهی وشکل داد تا به تقویت توسعه اجتماعی واقتصادی منجر شود ؟
۲) فن آوری ها وجهانی شدن چگونه می توانند عوامل اصلی ( یا کلیدی ) تحقق روز افزون عدالت باشند وبه شناخت هویت فردی وحقوق بشر کمک نمایند ؟
۳) چگونه می توان فرهنگ ها ودیدگاههای جدیدی بوجود آورد که ظرفیت مواجهه با اینگونه چالش های جدید را داشته با شند ؟
آقای سوماویا تاکید می کند که « توسعه کار وپیشرفت جامعه نه فقط نتیجه عوامل غیر قابل کنترل از قبیل جهانی شدن رقابت رو به تزاید وتغییرات تکنولوژیکی است ، بلکه ، این امر قبل از هر چیزی برایند انتخاب های سیاسی ، اقتصادی واجتماعی است .» موضوع این گزارش دقیقاً در کانون پیام مذکور قرار گرقته است .
برای فهم احتمال هرگونه موفقیت نوآوری ، شناخت صحیح فضایی که در آن نوآوری تحقق می یابد ضروری است . بنابراین گزارش با نگاه اجمالی به این بخش ، یعنی مهمترین وضعیت رایج مربوط به موضوع ها وگرایش ها ، همین طور پیشرفت های خاص در بازارهای بزرگ صنعتی ودر کشورهایی که بعنوان بازیگران مهم بازرگانی جهانی ظاهر می گردند آغاز می شود .
پیوند های ( ومناسبات ) مشترک بین فن آوری واشتغال ، پیچیده وبحث برانگیز ند . واین نه تنها به خاطر مبادلات ( وپیوندهای ) بالقوه بین افزایش بهره وری واشتغال در اثر عوامل تکنولوژیکی ، بلکه بدلیل نقش ایفا شده توسط تاثیرات فن آوری جدیدتوسط سایر متغیرهای مهم اقتصادی واجتماعی در این تعامل است . ( ۵ ) به هرحال تحلیل تاثیرات فن آوری جدید بر روی اشتغال در هر موردی مستلزم توجه تاثیرات مستقیم وغیر مستقیم این تغییرات بر روی مشاغل است . تاثیرات مستقیم همان کار آفرینی در یک بخش
( اقتصادی وتجاری ) است که فن آوری جدید را ایجاد می کند ، در حالی که تاثیرات غیر مستقیم در صنایع کاربردی رخ می دهند . شامپتران تفاوتهای بین نوآوریها در عرصه تولید وفراورده را به خوبی درک کرد . مثلاً گفته می شود که فرایند نوآوری باعث کاهش اشتغال می شود ، چرا که این فرایند ممکن است میزان عوامل تولید مورد نیاز را کاهش دهد ، مخصوصاً اگر از نوع کاهش دهنده کار باشد ویا اینکه تقاضای بیشتر برای تامین افزایش بازده به ازای هر کارگر وجود نداشته باشد . از طرف دیگر تصور عموم براین است که نوآوری در تولید اشتغال ایجاد می کند ، زیرا برای تولید کالاهای جدید نیروی کار بیشتر نیاز است . اما نو آوری در تولید می تواند نو آوری در فرایند نیز باشد ، به شرط اینکه بتواند در سایر بخش ها ( بعنوان مثال ، کامپیوترها ) نیز بکار رود ، که در این صورت شغل هایی در بخش های تولیدی ایجادو واحتمالاً در بخش های کاربردی ( مصرفی ) از بین خواهد رفت ، اگر در نتیجه کاربرد موفقیت آمیز یک نوآوری در فرایند ، تقاضا نیز پابه پای افزایش تولید به ازای هر کارگر پیش نرود .
بنابراین اگر یک نوآوری موفق باشد وبر سراسر یک بخش یا کل اقتصاد سایه افکند ، این نوآوری فرایندی از تغییرات ساختاری را ایجاد می کند که به موجب آن برخی مشاغل ایجاد شده وبرخی دیگر نیز از بین می رود ؛ برخی کارکردهای جدید شغل آشکار وبرخی کارکردهای دیگر [نیز] حشو وزاید تلقی می گردد ؛ و [ در نتیجه] راههای جدید سازماندهی کار وطراحی فرایند تولید به شکل ضروری در می آید ، این امر بخاطر آن است که در تحلیل تاثیر اشتغال بر فن آوریهای جدید بر مبنای RFID ، تاثیرات خاصی نه تنها در سطح یک شرکت یا بخش [ اقتصادی ] بلکه در سطح اقتصاد کلان نیز باید در نظر گرفته شود . ترویج فن آوریهای مبتنی بر RFID در محیط خرده فروشی قطعاً هم بر نوآوری در تولید وهم نوآوری در فرایند ، پایه ای را فراهم می سازد ، وتاثیرات دراز مدت آن بر روی اشتغال در مرحله نوپایی فن آوری قابل توجه خواهد بود ، هرچند این امر اکنون قابل پیش بینی نیست . اگر فرض کنیم که هزینه اجرایی RFID بالا باشد ، کاملاً آشکار می گردد که قطعاً بزرگترین خرده فروشان با منابع مالی لازم می توانند فن آوری را به خدمت بگیرند . برآورد هزینه های بنیادی اولیه که اتفاقی است نشان می دهد بعنوان مثال هزینه های سازمانی یک خرده فروش عمده با تقریباً هشت مرکز توزیع وبیش از هزار فروشگاه بین ۳۴۰ تا ۳۸۰ میلیون دلار خواهد بود . بعلاوه ، در این برآوردها فرض بر این است که هزینه های متغیر مربوط به برچسب زنی محصولات خرده فروشی توسط تولید کنندگان پذیرفته می شود ، تولیدکنندگانی که علاقه زیادی به استفاده از فن آوری RFID در زنجیره ذخیره وتوزیع خود نیز دارند . بعداً نیز اشاره خواهد شد که شرایط بازار به گونه ای است که رقابت در عرصه تجارت برای بنگاهای کوچک ومتوسط روز به روز سخت تر می شود . بنابراین تصور این امر مشکل نیست که سازماندهی رشد سریع توانایی خرده فروشان ورقابت هزینه دار ناشی از انتخاب RFID بزرگتر ، این شرایط را به گونه ای دراماتیک با اهمیت می سازد ، واین مهم از طریق تاکید بیشتر بر روی استحکام ومنطقی کردن بخش های مزبور با تاثیرات همزمان برروی اشتغال انجام می شود .
هرچند هزینه های پیاده سازی [یا اجرای ] RFID برای همه به جزء خرده فروشان بزرگ سرسام آور است اما صرفه جویی در هزینه های بالقوه بسیار زیاد است . برآورد ذخیره بودجه سالانه پیش بینی شده از فن آوری Wal – Mart که در حال سرمایه گذاری به مقدار تقریبا ًً۳ میلیارد دلار برای چندین سال است ویکی از عناصر اصلی اجرای RFID می باشد - نشانگر مزیت های رقابتی است که –خرده فروشان بزرگ می توانند انتظار داشته باشند . به عقیده یکی از اساتید رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه بریگهام یانگ (Brigham young university ) در ایالات متحده ، وال مارت به تنهایی قادر است سالانه با RFID ۸/۳۵ میلیارد دلار پس انداز نماید – یعنی بیش از کل درآمد نیمی از پانصد شرکت موفق . (۸) این ذخیره ها [ یا پس اندازها ] به ترتیب ذیل است :
۶۰۰ میلیون دلار از طریق جلوگیری از خروج موجودی ، ۵۷۵ میلیون دلار از طریق جلوگیری از سرقت ، خطاها واختلاس ها ؛ ۳۰۰ میلیون دلار از طریق پیگیری دقیق تر یک میلیون پالت ( pallet و.... ؛ و۱۸۰ میلیون دلار از طریق کاهش موجودی ) .به هر حال صرفه جویی در نیروی کار جلوی رشد بقیه ارقام را نیزمی گیرد :
[ به عبارت دیگر ] مبلغ قابل توجه ۶/۷ میلیون دلار ( یعنی ۸۰/۷ در صد از کل ) از طریق حذف نیاز به استخدام عده ای برای اسکن کردن بارکدها در زنجیره وسیع عرضه شرکت ودر شبکه گسترده فروشگاههایش پس انداز گردید .
بعلاوه هنگامی که نیاز ها ظاهر می گردند وتحولات تکنولوژیکی بوجود می آید شرکت ها در می یابند که اگر انتظار دارندتا راندمان کاملی از اجرای RFID بدست بیاورند لازم است که در استاندارد کردن روال کاری خود بازنگری کنند . این امر ممکن است مستلزم یافتن اطمینان از سطح بالایی از هماهنگی در طرح ریزی RFID با مراکز توزیع وعملیات انبارداری باشد – یعنی چگونه طراحی فیزیکی [ یا استقرار ماشین آلات در یک محیط صنعتی ] سازماندهی می گردد ، نیروی کار چگونه بکار گرفته می شوند وحتی خود تجهیزات چگونه ساخته می شود . حمایت از RFID تاکید بر این است که سطح تغییر مورد نیاز به بهبود سریع عملکردها وفعالیت های خرده فروشان منجر می گردد که در غیر این صورت بدون در نظر گرفتن کاربرد RFID توشط شرکت ها رخ نمی داد .
در اروپا ، کمیسیون اروپایی از مزیت های بالقوه فن آوری RFID برای متصدیان اقتصادی قاره استقبال کرده است ، با این استدلال که فن آوری ممکن است مقدمه بسیاری از چیزهای فزاینده « هوشمند » باشد که با یکدیگر تعامل دارند وبه افراد در شرایط واوضاع پیچیده تر کمک می کنند . فروش فزاینده برچسب های RFID به مدت شصت سال تا آغاز سال ۲۰۰۶ بالغ بر ۲/۴ میلیارد دلار بود واین در حالی است که فقط در سال ۲۰۰۵ ، تعداد ۶۰۰ میلیون برچسب فرخته شد . این رقم در سال ۲۰۱۶ می تواند به ۶۰۰برابر آن در سال ۲۰۰۸ برسد . اگر چالش های اقتصادی وتکنولوژیکی عمده ( درآمد در برابر هزینه ها ، پذیرش فراوانی ، سطوح اجرایی مورد نیاز وغیره ) درآینده نزدیک حل می شد ، بازارهای جهانی RFID تاسال ۲۰۱۶ می تواند بطور روز افزون تا۱۰ برابر حجمی که برای سال ۲۰۰۶ بود رشد کند. آماده سازی یا بهبود قابل توجه کیفیت تولید ، تثبیت هزینه های موجود وکاهش سهام تا میزان ۵ درصد ، رونق فروش تا ۳ در صد ، کاهش هزینه های نیروی کار در بخش فیزیکی تولید تا ۶۵در صد ، وایجاد ۴۵ درصد رشد سالانه برای فن آوری RFID وبازاریاب ها . بنابراین بکارگیری RFID باید نقش اصلی در کمک به رشد وخدمات داشته باشد .
با [در نظر گرفتن ] ضرورت رقابت ، امروزه خرده فروشی ازجمله بخش هایی است که به لحاظ تکنولوژیکی بسیار توانمند شده است . آهنگ تغییر ، خرده فروشان را به جستجوی ابزاری ترغیب می کند که به آنها امتیازی در برابر رقبایشان بدهد، اعم از اینکه در بخش فروش باشد ویا در انبار . خرده فروشان ، اغلب به دلیل مواجهه با مزایای اندک وسودهای نازل ، بین المللی شدن فزاینده بازارها ، پیچیده تر شدن فزاینده بازارها ، پیچیده تر شدن خریداران متقاضی معتقدند که می بایستی بطور دایم توانایی خودشان را برای بر طرف کردن نیاز های مصرف کنندگان بیشتر کنند ؛ بکارگیری فن آوری برای حل این چالش ها ضروری به نظر می رسد . خرده فروشان که در صدد برجسته کردن [ یا نشان دادن ] خودشان در یک بازار رقابتی پر ازدحام هستند ، باید بطور فزاینده فن آوری را جهت بهینه کردن تصمیم گیری ، فراهم ساختن خدمات شخصی بیشتر ، بالابردن کارایی زنجیره عرضه واصلاح فرایندهای تجارت خود بکار گیرند . مشتریان خودشان خواستار توجه ویژه به محصولات خوب با قیمت های مناسب ، پاداش برای وفاداریشان وتجربه خرید لذت بخش وبدون دردسر هستند . خرده فروشان در دفاتر مرکزی ودر مراکز تصمیم گیری خود برای گردآوری اطلاعاتی در مورد مشتریان ، محصولات ، روند فروش ، حمل ونقل تدارکات واطلاعات مربوط به بازاریابی وابسته به فن آوری هستند .
فناوری به اندازه خرده فروشی هایی چون خواربارفروشی ها فراگیر شده است . صندوق های خود پرداز ، کیوسک ها وتجهیزات مراکز فروشی ... ، انبارگردانی ، رایانه های کیفی وسیستم های مدیریت ، شبکه های قیمت گذاری الکترونیکی ، سیستم کنترل کننده صندوق ، دستگاههای سطح سنج ، مدیریت نیروی کار وابزارهای محاسبه قدرت فروش ، شبکه های مدیریت امنیت برای سرعت دادن به معاملات ، برچسب زنی الکترونیکی وابزارهای زنجیره عرضه جهانی ، در میان برخی از کاربردهای تکنولوژیکی که اکنون در بسیاری از عملیات های خرده فروشی جدید رایج است .
خرده فروشان بین المللی ، بدون استثناء ، باید بتوانند مقادیر بسیار زیادی از کالاها را در شبکه های جهانی فروشگاههای موجود خود توزیع کنند . آنها برای مواجهه با چالش های ناگزیر مربوط به این امر ، سیستم های پیشرفته مدیریت انبارداری وتدارکات را که هدف اصلی شان افزایش بهره وری وظرفیت عملی است بکارگرفته اند . برای چنین خرده فروشان ، فن آوری بابت کاهش هزینه ها در زنجیره عرضه ، بهینه سازی ظرفیت حمل ونقل وایجاد ساختارهای تدارکاتی بین المللی مناسب ضروری است . وقتی این مشاغل در سطح بین المللی توسعه می یابند ومقیاس عملکرد خود را بالا می برند ، در می یابند که باید فرایندهایی را برای اتوماسیون ومدیریت تهیه وتوزیع ایجاد کنند ، وآنها را در سیستم های انبارداری خودشان ادغام نمایند . برای پشتیبانی ساختارهای پیچیده حاصله ، سیتم های مدیریت اطلاعات قوی برای تسهیل در ارتباطات میان شبکه عملیات درون کشوری ، فروشگاهها ومراکز تصمیم گیری ، کارمندان فروشگاهها ومشتریان، مشتریان وپرسنل خدمات مشتریان ، حرفه های بازاریابی ومدیریت فروشگاهی بکار گرفته می شوند .
بهینه سازی مدیریت زنجیره عرضه برای اینکه بتوان تا حد امکان نیازهای مشتری را به نحو شایسته تامین کرد ، اکنون بعنوان یک ابزار رقابتی بسیار مهم پذیرفته شده است . برای خرده فروشان ، این فرایند نقل وانتقال کالاها ازمحل تولید ( point- of - origin ) تا محل فروش (point – of – sale ) را در بر می گیرد . خرده فروشان برای بدست آوردن بالاترین حد کارآمدی زنجیره عرضه ، عقلانی وبهینه کردن تدارکات خود را آغاز کرده واستراتژیهای بازاریابی ورویکرد خود به مشتریان را تغییر داده اند . در حالی که در گذشته هدف اصلی کنترل درست موجودی انبارها وتوزیع در طول زنجیره عرضه بود ، اما امروزه رقابت بر روی رضایت مشتری متمرکز شده است ، به گونه ای که مفهوم « زنجیره عرضه » رفته رفته وبطور فزاینده جای خود را به مفهوم « زنجیره تقاضا » می دهد . در مجموع ، منطق مبتنی بر گردش کالا که هدف اصلی آن در دسترس بودن محصول مناسب ، با کیفیت خوب ودر جای درست ومطابق تقاضا تبدیل شده حاکم است .
گزارش اجلاس سه جانبه گرایی ۲۰۰۳ در خصوص تجارت ، نقش برجسته فن آوری را در یکنواخت سازی رشد بخش ها عیان نمود.(۹) در حالی که در آن زمان تمرکز نوآوری های تکنولوژیکی بر روی تدارکات پشتیبانی فروشگاه بود ، در عین حال در تمام مراحل فرایند جابجایی کالا از پشتیبانی تا محل تحویل [ آخرین مرحله ] شناخت یا آشنایی زیادی در مورد فرایندها وفن آوریهای جدیدوجود داشت . واکنش مثبت مصرف کننده ( ECR ) بعنوان یک عامل خیلی مهم برای نوآوریهای تکنولوژیکی وسایر نوآوری ها ابتدا در سال ۱۹۹۳ با هدف افزایش همکاری در زنجیره عرضه وبرای ایجاد ارزش از طریق تامین نیازهای مصرف کننده به تولید ، رفاه وثروت به رسمیت شناخته شد . این مهم ( ECR ) از طریق زیر انجام پذیرفت :
۱) رده بندی [ یا طبقه بندی ] فروشگاه به نحو مناسب برای بهینه سازی موجودی وفضای فروشگاه مطابق میل مصرف کننده ؛
۲) ذخیره سرمایه به اندازه قابل توجه بر مبنای کارکردهای حاصله از کاربرد برنامه های مستمر تکمیل یافته ، تبادل الکترونیکی اطلاعات ( EDI ) ، کاهش تعارض ها، سفارش کامپیوتری وروش های جدید دریافت سفارش .
۳) برنامه موثری که کارآمدی سیستماتیک تجارت وتشویق مصرف کننده [ یا جذب هرچه بیشتر مصرف کننده گان ] را به حداکثر
می رساند ؛
۴) معرفی محصول جدید به نحو شایسته با هدف به حداکثر رساندن اثر بخشی فعالیت های مربوط به تولید ومعرفی محصول جدید .
فرایند اخیر بطور سنتی با میزان بالایی از ناکامی مواجه شده ، وبنابراین هزینه های اضافی به سیستم تحمیل کرده است . واکنش مثبت مصرف کننده ( ECR ) به تبادل الکترونیکی اطلاعات یعنی مهمترین عامل بالابرنده روش ها واستانداردهایش کمک کرد تا درحوزه صنعت از پذیرش بالایی برخوردار شود .
متخصصان خرده فروشی معتقدند که اطلاعات دقیق وبه موقع برای اطمینان از افزایش مستمر رضایت مصرف کننده ، تولیدات وکیفیت محصول از طریق ECRضروری است . برای پایین نگه داشتن هزینه ها بهتر است که این اطلاعات وتبادل آن بدون استفاده از سیستم مکاتبه ای ( paperless) باشد . برای نیل به این اهداف سه حوزه اصلی [ یا مرکزی ] باید از هم تفکیک گردند :
۱) مدیریت تخصصی یا حرفه ای
۲) تهیه وتامین محصول
۳) تکنولوژیهای برتر وتوانمند
در مدیریت تخصصی ، هدف به حداکثر رساندن ایجاد تقاضا از طریق فرایندهای معرفی محصول ، ارتقاء سطح کیفی محصول وطبقه بندی مناسب فروشگاه است . در تهیه وتامین محصول تمرکز بر روی اطمینان یافتن از هموارترین روش ممکن برای انتقال محصولات به فروشگاه هاست واین امر در جهت پشتیبانی از مدیریت تخصصی ....... با یک زنجیره عملی عرضه است که برای تغییرات در تقاضا به اندازه کافی قابل انعطاف ومسولیت پذیر می باشد . تهیه سریع ومناسب محصول از طریق به حداقل رساندن میزان موجودی انبار در سیستم موقع برآورد سطوح مختلف خدمات مورد نیاز به صرفه جویی در هزینه کمک می کند . یک موضوع بسیار مهم در این حوزه عبارت است از اینکه شرکای تجاری (طرف های معامله ) برای نیل به این اهداف چگونه با هم کارمی کنند .هدف ECR این است که از طریق برنامه ریزی جامع تر واجتناب از فعالیت هایی که تنوع در تقاضا را مورد اغراق قرار می دهد که به تدریج بر زنجیره عرضه تاکید نماید تا در میزان هزینه ها وبازدهی یک جهش کمی ایجاد کند .
استاندارد سازی اطلاعات وارتباطات نیز می تواند در زمان وسرمایه به مقدار قابل توجهی صرفه جویی کند . مدیریت تخصصی وتامین کالا وبویژه آن دسته از افق های مربوطه که بین تولید کنندگان وخرده فروشان مشترک است با موانعی روبرو می باشد . بنابراین جهت غلبه بر همین موانع ، RFID بعنوان یک تکنولوزی برتر برای زنجیره عرضه خرده فروشان وعملیات خرده فروشی مورد استفاده قرار می گیرد . این فن آوری مزیت های ECR را در کل صنعت خرده فروشی تقویت کرده وتوسعه می بخشد .
ورود فن آوری های جدید با توجه به توانایی ها وقابلیت شان در کاهش نیروی کار مورد نیاز ومنابع دیگر برای سطح تولید وخروجی به میزان یکسان ، ترس از کاهش میزان اشتغال واز دست دادن اشتغال را به همراه آورده است . در حالیکه این امر ممکن است در سطح یک شرکت یا حتی یک بخش اقتصادی صحت داشته باشد ، اما بیشتر اقتصاددانان تاکید می کنند که تجربه نشان داده تغییرات تکنولوژیکی ورشد تولید بطور تاریخی تابع بسط اشتغال وافزایش درآمد می باشد ونه محدود سازی آن .
در این رابطه مراحل مختلفی وجود دارد : ابتداء معرفی یک فن آوری جدید باید با رشد تولید واقعی که مستلزم یادگیری موثر برای کاربرد مناسب فن آوری جدید است ( یعنی تغییرات در سازمان کار ، نیازهای مهارتی جدید و... ) ترجمه شود ؛ سپس افزایش تولید بسته به سطح تقاضا ممکن است به از دست دادن مشاغل منجر شود یا نه . اگر افزایش تولید با افزایش تقاضا مناسب باشد ، آنگاه نیازی به از دست دادن نیروی کار نیست ، در حقیقت اگر تولید افزایش یافته ، افزایش در تقاضا را که از رشد تولید بالاتر است ، برانگیزاند ، فرصت های شغلی جدیدی بوجودمی آید. به هرحال از آنجاکه پذیرش وگسترش فنآوری های جدید بطور معمول به وقت قابل توجهی نیاز دارد ، تاثیرات آن به روی اشتغال احتمالاً بیشتر از سایر عوامل مانند استهلاک وکسب سود احساس می شود .
منبع : اینترنت ، سایت آمازون
ترجمه از : ابوالفضل امیرابراهیمی