در اصول بازاریابی پارتیزانی بایستی خلاقیت و استفاده از شرایط نامنظم و غیر معمول را در طراحی برنامه ریزی های ارتقا و پیشبرد فروش در دستور کار قرار داد و از تمامی پتانسیل های ارتباطاتی در جهت اخذ نتیجه هرچه بهتر استفاده کرد .در این مسیر تحلیل نگاه مشتری (customer)و یا حتی مصرف کننده (consumer) بر مبنای مباحث روانشناختی انسانی و آمار و ارقام موجود برای اندازه گیری میزان سود که مهمتر از رقم فروش است بایستی در کانون توجه قرار گیرد و تمرکز ویژه ای نیز بر برند ها و محصولات وابسته، به انجام رسد و از حدس و گمان در پیش بینی درصد به ثمر رسیدن اقدامات کارشناسی پرهیز کرد.
در این نوع از بازاریابی و فروش پارتیزانی، مهم تر از تمرکز بر کسب مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی است و نیز داشتن معاملات بیشتر و بزرگتر با آنها از اهداف اصلی می باشد و البته به کارگیری تکنولوژی روز به عنوان ابزاری برای توانمندسازی بازاریابی و مشخصا ویزیتورها، نقش به سزایی دارد تا همگام با استراتژی های سازمان، ویزیتورها و شبکه فروش نیز بتواند گام های اساسی در افزایش سهم حضور که پیش درآمد سهم بازار است بردارد.در این راستا استفاده از نرم افزارهای هوشمند مدیریتی که بر پایه هوش تجاری (BI) طراحی شده باشند پیشنهاد می شود.
بی شک تاکنون دانسته یا ندانسته در سازمان خود اقدامات پارتیزانی به انجام رسانده اید به جهت مشخص شدن تفاوت دیدگاه های سنتی و پارتیزانی به بیان برخی از آنها می پردازیم:
مبنای بازاریابی سنتی میزان فروش است در حالیکه سنجش اولیه در بازاریابی پارتیزانی مربوط به سود و سپس افزایش فروش است.
*بازاریابی سنتی این باور را در شما ایجاد می کند که به عنوان مثال، تبلیغات یا پست مستقیم یا داشتن وب سایت اهمیت دارد. بازاریابی پارتیزانی می گوید که هیچ یک از این مفاهیم به تنهایی در بازاریابی عامل موفقیت نیست، بلکه ترکیبات بازاریابی است که عامل کامیابی است. اگر شما تبلیغات را با پست مستقیم ترکیب کنید، هریک به دیگری جهت انجام کار به شکل بهتر کمک خواهد کرد.
* پارتیزان ها (بازاریابان پارتیزانی) می توانند شور و شوق و اشتیاق مشتری را به مزیتهای محصول بهتر تحریک کنند و مانع از فرار مشتری شوند. توانایی آنها در متمرکزسازی توجه بر جزئیات و اجزای فرایند بازاریابی می تواند به آسانی میزان سود قابل حصول را تعریف کند